راهبری

تغییر فرهنگ چگونه است؟

Photo by: Paul Skorupskas on Unsplash
Photo by: Paul Skorupskas on Unsplash

«فرهنگ یک سازمان، نظامی زنده است که در قالب طوری که افراد می‌اندیشند و ادراک می‌کنند و شیوه‌هایی که در روزمره با هم تعامل و رفتار می‌کنند، ظهور می‌کند.»

کریس آرجریس (استاد دانشگاه هاروارد)


از میان تمامی اقدامات برای ایجاد تحول در سازمان، معمولاً از تغییر فرهنگ به عنوان یکی از سخت‌ترین موارد برای تجسم، سنجش و ردیابی یاد می‌شود. آیا تغییر فرهنگ به معنای مهربان‌تر بودن افراد با یکدیگر، یا انجام یک سری فعالیت‌های تیم‌سازی خارج از محل کار است؟

قبل از تلاش برای تغییر فرهنگ سازمانی، مهم است که ابتدا بدانیم فرهنگ سازمانی به چه معناست. من تعاریف بسیاری از فرهنگ دیده‌ام که همگی برخی از جنبه‌های رفتار سازمانی را روشن می‌کنند. اما یک تعریف ساده را ترجیح می‌دهم: فرهنگ، عمل جمعیِ همانندسازی و تعمیم است.
همانندسازی به نحوه تقلید یک فرد از رفتارها و الگوهای فکری اطرافیان خود اشاره دارد. اگر ببینم دیگران در مراسم عروسی کراوات زده‌اند، من هم همین کار را می‌کنم.
تعمیم به روشی اطلاق می‌شود که افراد با تکیه بر تجربیات خود، با موقعیت‌های جدید برخورد می‌کنند.

این چه معنایی در تغییر فرهنگ دارد؟
از این منظر، ما می‌توانیم فرهنگ را مجموعه‌ای از رفتارها و الگوهای فکری ببینیم که افراد برای انجام کارشان به آن روی می‌آورند. اعمال افراد، حداقل به طور ضمنی، معیاری را ایجاد و تقویت می‌کند که دیگران بر اساس آن همانندسازی کرده و تعمیم دهند.
اگرچه درست است که اقدامات راهبری یک سازمان به طور فراگیر تقلید می‌شود، اما افراد همچنین برای هدایت رفتار خود به اعمال همتایان خود نیز متکی هستند.

این بینش، نکته قدرتمندی را نشان می‌دهد: رفتار ما پیام‌هایی را، حتی در مقیاس کوچک، به کسانی که با آنها کار می‌کنیم می‌فرستد، درباره اینکه چه چیزی «مناسب» است یا نیست. در نظر بگیرید که اعمال ما تاکنون چه الگو یا نمونه‌ای را برای دیگران ایجاد کرده است، زمانی که ما:

  • از بیان گسست‌ها یا شکست‌ها به همتایان و روسا خودداری می‌کنیم؛
  •  از پرسیدن سوال، زمانی که چیزی برایمان شفاف نیست اجتناب می‌کنیم؛ یا،
  • عدم کارایی مزمن را تحمل می‌کنیم.

اهمیت ایجاد یک الگو 
زمانی که تغییر فرهنگ موفقیت‌آمیز باشد، یک الگو (مدل یا روال) از رفتار و طرز فکر برای دیگران ایجاد می‌شود تا همانندسازی کرده و تعمیم دهند. 
برای اینکه تغییر فرهنگ را جا بیاندازیم لازم است که به طور موشکافانه تأمل کنیم در مورد اینکه چگونه می‌توانیم با بنیان نهادن رفتارهای جدید برای پیروی توسط دیگران، ساخت یک فرهنگ جدید را آغاز کنیم. 

برای این‌کار دو سوال ساده از خود بپرسید:

  • بیشترین تأثیر تغییر فرهنگی در سازمانم را در کجا می‌خواهم ببینم؟
  • چه تغییراتی را می‌توانم در رفتار روزمره خود تجلی دهم تا روالی برای پیروی توسط دیگران ایجاد کنم؟

اگرچه ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد، اما ما در ایجاد رفتارهایی که می‌خواهیم در دیگران و در خودمان ببینیم نقش داریم.
 

«خودت تغییری باش که می‌خواهی در جهان ببینی.»  (مهاتما گـاندی)